کواترنر در ایران






مقدمه:

اگرچه در پاره‎اى از گزارش‎هاى موجود، کواترنرى را «دورانى» از تاریخ زمین دانسته‎اند، ولى بر اساس مصوبه 1989 انجمن بین‎المللى علوم زمین IUGSچیزى به نام دوران چهارم زمین‎شناسى وجود ندارد و کواترنرى سیستمى از دوران سوم است که به دو زیرسیستم پلیستوسن و هولوسن تقسیم می‎شود و لذا استفاده از واژه دوران چهارم نادرست است.
با وجود گستردگى و تنوع زیاد، دانسته‎هاى ما از زمین‎شناسى کواترنرى ایران بسیار اندک است در حالى که امروزه زمین‎شناسى کواترنرى یکى از شاخه‎هاى بنیادى علوم زمین است تا بتواند به پرسش‎هاى موجود در بارة مناطق شهرى، صنعتى، رویدادهاى طبیعى، ایجاد سازه‎هاى بزرگ، لرزه‎زمین‎ساخت ایران و 000 پاسخ دهد.

در زمین‎شناسى ایران، به طور معمول سنگ‎ها و نهشته‎هاى پس از سازندهاى کنگلومرایى پلیوسن – پلیستوسن (هزاردره، بختیارى) را به سن کواترنرى دانسته‎اند که به طور دگرشیب (به جز در سواحل جنوبى دریاى خزر) سنگ‎هاى کهن‎تر را می‎پوشاند و در بین آنها، نهشته‎هاى آبرفتى – کوهپایه‎اى، بادى و صحرایى – کویرى بیشترین سهم را دارند. به همین‎رو، این باور وجود دارد که به دنبال رخداد زمین‎ساختى آلپ پایانى، سرزمین ایران از آب خارج و ریخت‎شناسى کنونى آن شکل گرفته است که از جمله نتایج آن، آغاز چرخه‎هاى فرسایشى است که از آن زمان تاکنون بر پوسته ایران تحمیل شده است. گفتنى است در برخى پهنه‎هاى ساختارى – رسوبى ایران ، مانند بلندی‎هاى کپه‎داغ، کوه‎هاى خاور ایران و حتى پهنه‎هاى وسیعى از البرز و ایران مرکزى آغاز پدیده‎هاى فرسایشى بسیار کهن‎تر از کواترنرى است که در انجام آن، رخداد زمین‎ساختى پیرنئن نقش بنیادی‎ترى داشته است. افزون بر ردیف‎هاى تخریبى انباشته شده در محیط‎هاى قاره‎اى، دریاچه‎اى و دریایى، تکاپوهاى ماگمایى دوره کواترنرى سنگ‎هاى آذرین این زمان را به وجود آورده‎اند. با توجه به عواملى مانند محیط رسوبگذارى ، خاستگاه، چگونگى فرآیندهاى هوازدگى و فرسایش ، سنگ‎هاى کواترنرى ایران را می‎توان از انواع زیر دانست.

نهشته‎هاى آبرفتى کواترنرى

در بین نهشته‎هاى کواترنرى، نهشته‎هاى آبرفتى بیشترین سهم را دارند . اینها مواد فرسایشى هستند که از دامنه ارتفاعات تا نواحى پست دشت‎‏ها گسترده‎اند و با دور شدن از ارتفاعات، درشتى دانه‎ها کاهش می‎یابد. به همین دلیل، به نام‎هاى مختلف دشت، هامون، جلگه،کفه، تگو، دَغ و شخ نامیده شده‎اند (نبوى، 1355). نهشته‎هاى آبرفتى ایران، با وجود گستردگى بسیار زیاد، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته‎اند. نهشته‎هاى آبرفتى کواترنرى منطقه تهران بیش از دیگر نقاط مطالعه شده‎ و اغلب به عنوان الگویى براى دیگر نقاط استناد می‎شوند. دراطراف تهران، نهشته‎هاى آبرفتى کواترنرى نهشته‎هاى رودخانه‎اى – سیلابى هستند که به دنبال چرخه‎هاى فرسایشى پلیوسن – پلیستوسن (سازند هزاردره) انباشته شده‎اند. به همین‎رو، از نظر خاستگاه ویژگی‎هاى یکسان دارند ولى تناوب چرخه‎هاى پرباران و سال‎هاى کم باران و حتى رخدادهاى زمین‎ساختى بر چند و چون آبرفت‎ها اثرگذار بوده به همین‎رو به ویژه به دلیل ناپیوستگی‎هاى رسوبى، آبرفت‎هاى کواترنرى تهران به چند واحد سنگى تقسیم شده‎اند.
سازند کهریزک که در گذشته به نام سرى B (ریبن، 1955) و امروزه گاهى سازند شمال تهران (پدرامى، 1370) و یا سازند آبرفتى ناهمگن شمال تهران (بربریان، 1371) نامیده می‎شود، کهن‎ترین آبرفت‎ سیلابى کواترنرى (ویلافرانشین) تهران است که در کوهپایه‎هاى تهران (باغ فیض، شهرک غرب، دانشگاه بهشتى و 000) دانه‎درشت و در جنوب تهران (رى – کهریزک)، دانه‎ریز است. در همه جا، سازند کهریزک به طور دگرشیب بر روى سازند هزاردره و در زیر سازند آبرفتى تهران قرار دارد و مهم‎ترین ویژگی‎هاى آن، به شرح زیر است:

 

* ارتباط دگرشیب با سازند هزاردره

* شیب ملایم تا حدود 15 درجه

* ضخامت کم (10 متر در برش الگو تا 50 متر)

* ناهمگن بودن اندازه قلوهها (از بلوک تا رُس)

* نامتجانس بودن جنس قلوهها

* وجود غشاى آهکى پیرامون قلوهها

* سیماى سُرخرنگ معرف مناطق نیمهخشک

* تخلخل و تراوایى زیاد

سازند کهریزک، به واقع مجموعه‎اى از مخروط افکنه‎هاى کوه‎هاى البرز است که ستبراى آن به سمت جنوب کم می‎شود. وجود قطعه سنگ‎هاى بزرگ و به شدت فرسوده در قسمت پایینى این سازند را ریبن (1966)، نشانه‎اى از حمل یخچالى دانسته است. در این سازند، لایه‎هاى چندى از خاک قدیمى و شبه ‎لاتریتى نیز دیده می‎شود که ممکن است نشان دهندة دگرگونى آب و هوا و اثر هواى گرم‎تر باشد (بربریان، 1371).

سازند آبرفتى تهران : (سرى D)، از نوع رسوبات مخروط افکنه‎اى، سیلابى، جور نشده و حاصل هوازدگى و نهشت دوباره آبرفت‎هاى قدیمی‎تر به ویژه سازند کهریزک است که به دلیل داشتن ابزار انسانى پیش از تاریخ، ریبن (1955) آنها را متعلق به دوره پارینه سنگى می‎داند. نبوى (1355)، بر اساس سن مطلق روش کربن 14 سن لایه‎هاى آغازى آبرفت تهران را حدود 50000 سال و سن قسمت بالایى آن را حدود 7000 سال می‎داند. ویتا فینزى (1969)، در پایین این آبرفت‎ها، تیغه‎هاى سنگى از نوع Baradostian (38000 تا 29000 سال پیش) را یافته و لذا نتیجه گرفته که رسوبگذارى این سازند از 50000 سال پیش آغاز و حدود 10000 یا 4000 سال پیش به پایان رسیده است. این آبرفت‎ها به تقریب افقى و رسوبات مناطق نیمه‎خشک‎اند و جنس آن از ابتدا تا انتهاى دشت متفاوت است ولى از نظر دانه‎بندى، نسبت به سازند کهریزک،‌نظم بیشترى دارند. مخروط افکنه‎هاى کرج و جاجرود بخشى از سازند آبرفتى تهران‎ هستند که به داشتن آبخوان‎ غنى شاخص می‎باشند.
در غرب ایوانکى، بر روى سازند آبرفتى تهران، بیش از ده متر سیلت‎هاى نرم به رنگ کرم تا قهوه‎اى تیره و خاکسترى، قلوه سنگ وجود دارد که ویتا فینزى (1969) آنها را «سازند آبرفتى خرم‎دره» نامگذارى کرده است. در این نهشته‎ها مقادیر زیادى استخوان، لایه‎هاى زغالى چوب و سفال پیدا شده و سن‎سنجى قسمت زیرین آنها، به روش کربن 14، معرف 105 ± 3300 سال پیش است.
«آبرفت کنونى» جوان‎ترین آبرفت‎هاى کواترنرى تهران است که از نوع رسوبات منفصل بستر رودها، مسیل‎ها و یا سطح رویى آبرفت‎هاى قدیمى است به همین‎رو گسترش و ضخامت محدودى دارند.
در پهنــه مکــران ، ویتـا فینـــزى (1979)، نهشته‎هاى آبرفتـــى کواترنرى را به دو واحـد جــداگانه به نـام «آبرفت سدیچ» (در زیر) و «سازند میناب» (در رو) تقسیم کرده است. آبرفت سدیچ، با 24 متر ستبرا، شامل ماسه و ماسه‎هاى قلوه‎اى در زیر و نهشته‎هاى دانه‎درشت کنگلومرایى در بالاست. آبرفت میناب ضخامت ناچیزى (5 متر) از سیلت و ماسه با لایه‎بندى خوب است. یکى از واحدهاى چهره‎ساز کواترنرى مکران «پادگانه‎هاى دریایى» است که در ترازهاى گوناگون قرار دارند و گاهى توالى آنها به بخش‎هاى ساحلى مکران، ریخت‎شناسى پلکانى می‎دهد. قرارگیرى پادگانه‎هاى دریایى در ترازهاى گوناگون، نشانه بالا آمدن زمین، حرکت‎هاى جوان و پویایى مکران است.
منبع: http://atwis.com